كار تحقيقي حقوق شرايط و آثار طلاق در فقه اهل تسنن و حقوق ايران
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته حقوق (آموزش_و_پژوهش)
چکیده 1
مقدمه 2
الف) اهمیت موضوع 2
ب) اهداف تحقیق 6
ج) پرسشها 6
د) فرضیهها 6
ه) روش تحقیق 7
تفکیک طلاق از فسخ نکاح 7
بند اول: وجوه اشتراک 15
بند دوم: وجوه افتراق 16
چکیده
گاهی
زندگی زناشویی دچار تنش¬های شدید می¬شود و از هم فرو می¬پاشد، شریعت اسلام
در ارتباط با پیامدهای جدایی میان زن و شوهر و مراعات حقوق هر یک از آن¬ها
احکام و رهنمودهایی وضع نموده است. در مذاهب اربعه و فقه امامیه خاتمه
دادن به روابط زناشویی یا بر اساس خواست یک طرفه مرد از طریق «طلاق» و یا
بر مبنای خواست و اراده طرفین از طریق «خلع» انجام می¬پذیرد.
گاهی نیز
ممکن است این جدایی از طریق «رجعت» یا «عقدی جدید» دوباره به حالت اولیه
بازگردد یعنی ادامه زندگی زن و شوهر از سر گرفته شود و یا از طریق محاکم
شرعی یا دادگاه به خاطر اسباب و عوامل معینی میان زن و شوهر طلاق و جدایی
انجام پذیرد و یا از طریق مسائل جداگانه¬ای مانند «ایلاء، ظهار و لعان»
پایان زندگی زناشویی آن¬ها رقم زده شود. در همه حالات جدایی میان زن و شوهر
رعایت عدّه و به عزا نشستن زن بعد از طلاق و جدایی یا فوت مرد ضروری است.
کلید واژگان
واژگان اصلی: نکاح، طلاق، فسخ، افتراق جسمانی
واژگان مرتبط: مهریه، نفقه، عده، رجوع
مقدمه
الف) اهمیت موضوع
خانواده
به عنوان اولین واحد اجتماعی و کوچک ترین آن، یگانه ساختار اجتماعی با
دوام و هماهنگی است که از دیرباز در زندگی بشر وجود داشته و برآورده مهم
ترین خواسته های حیاتی انسانی و برقرارکننده روابط اجتماعی اوست، ساخت و
کیفیت روابط افراد تشکیل دهنده و شرایط حاکم برآن تأثیر انکار ناپذیر در
آینده کودکان امروز، پدران و مادران فردای جامعه که دارای رفتار، منش، بینش
و عاداتی خواهند بود که اساس و شالوده آن در محیط خانواده ریخته شده است
به عبارت دیگر این کانون خانوادگی است که تا حدود قابل ملاحظه ای طرز تفکر و
روش اجتماعی آینده را تعیین می¬کند. سعادت و بدبختی طفل ارتباط مستقیم با
شرایط معنوی و مادی خانواده او دارد. رفتارهای بزهکار دربرابر جامعه تا
حدود زیادی با توجه به ویژگی¬های محیط خانوادگی او رقم زده شده است.
مطالعه
در رابطه با اثر پاشیدگی کانون خانوادگی بر روی شخصیت و روان طفل و
نهایتاً رفتارها و هنجارهای وی، از دیرباز سابقه داشته و از قدیم الایام
مورد توجه و امعان نظر متفکرین بوده است.
فقدان پدر، گذشته از مشکلات
مادی که برای خانواده ایجاد می نماید، از جنبه تربیتی و عاطفی سخت ترین
ضربات و عمیق ترین جراحات بر روان و روح طفل وارد می سازد. عدم وجود پدر به
علت کمبودی که در تربیت طفل و مشکلاتی که در رشد و نگهداری و پرورش وی
ایجاد می شود، تنها در موارد فوت حادث نمی¬شود، ناسازگاری با مادر یا
فرزندان، بدخلقی، دوری عاطفی و تربیتی، عدم توجه به خانواده، از جمله
مواردی هستند که با عوارض فقدان پدر، درنتیجه تفاوت چندانی ندارد، کمبود
مادی یا معنوی وجود مادر نیز منشاء مشکلات مشابه می¬گردد.
بنابراین
فقدان والدین تنها به صورت فیزیکی مطرح نیست، بلکه وجود معنوی و فعال آن ها
از جهات انجام رسالت بشرسازانه، خود مد نظراست. پدر و مادر مسئول ایجاد
اخلاق حسنه، ملکات نفسانی، اوصاف انسانی با ابزار تربیت در طفل می¬باشند،
زیرا شخصیت طفل آینه تمام نمای روش تربیتی والدین است.
توفیق در ایجاد
یک محیط سالم مستلزم تفاهم والدین می باشد ، زیرا حتی اگر والدین وجود
داشته ولی با هم تفاهم نداشته و محیطی پر اغتشاش، مملو از جنگ اعصاب و خالی
از دوستی و صفا و صمیمیت به وجود آورند، وجودشان به اندازه عدمشان و شاید
بیشتر به روحیه و اخلاق طفل لطمه جبران ناپذیری وارد می سازد. طفل در یک
محیط خانوادگی به چندعامل ثبات، امنیت، آرامش و محبت نیازمند است. مطالعه
فراوانی که تاکنون به وسیله جرم شناسان به عمل آمده همگی مؤید این مطلب است
که در محیط پراغتشاش و پر جنجال و خانواده فاقد ثبات و همزیستی زندگی
کرده¬اند بیشتر به سوی بزه تمایل نشان داده¬اند. روان شناسان، جامعه شناسان
و روان پزشکان بر این نکته که خانواده مغشوش یا جدا در هدایت افراد به سوی
ناسازگاری انحراف نقش فعالی دارند هم عقیده اند و بعضی معتقدند که درصد
زیادی از بزهکاران نتیجه طلاق و از هم پاشیدگی خانوادگی می¬باشد. در
خانواده های متزلزل و از هم پاشیده، هیجان-ها و اضطراب های عصبی و تحریک
مداوم که در اثر اختلافات و برخوردهای والدین ایجاد می شود حالات و
رفتارهای فرزندان را شدیداً تحت تأثیر قرار داده، عدم رشد قوای عاطفی به
صورت طبیعی، افسردگی و ایجاد نفرت و بی¬تفاوتی نسبت به اطرافیان را باعث
می¬گردد. خـانواده از هم پاشیده و متزلزل نه تنهـا باعث ایجـاد اختلالات
روانی و شخصیتی طفل می¬گردد بلکـه سبب بسیاری از خود کشی ها و فرارها نیز
می¬باشد.
ج) پرسش¬ها
1) چرا علیرغم پیش بینی استقلال احوال
شخصیه(علی الخصوص طلاق)برای اقلیت¬های مذهبی درقانون اساسی ایران، رویه
واحدی درمیان اقوام و فرقه¬های اهل تسنن مخصوصاً در یک قومیت و منطقه معین
با مذهب خاص وجود ندارد؟
2) چرا در امور مشابه در محاکم قضائی تعارض و تشتت آراء وجود دارد؟
3) وجوه اشتراک و افتراق احکام وشرایط و آثارطلاق در فقه اهل سنت با فقه امامیه درقانون مدنی ایران کدامند؟
د) فرضیه¬ها
1)
باوجود تصریح قانونگذار برتسری آیین سنت¬های مذهبی اهل تسنن درطلاق و...
خودشان، ولی هنوز زمینه وبستراجرای آن ازجمله آموزش قضات در دانشکده های
علوم قضائی وحوزه های علمیه فراهم نشده است.
2) وجود علما و مراجع
مذهبی متعدد اهل تسنن و بسنده نمودن برخی از آنان به احکام و مسائل روزمره و
عملی و به طورکلی پایین بودن سطح تحصیلات عالیه ایشان.
3) وجودچهارفرقه مذهبی(حنفی، شافعی، حنبلی، مالکی) وحدوث مسائل اختلافی.
4)
عدم گردآوری و تدوین و تصویب مجموعه¬ای واحدتوسط قانونگذار به منظور یکسان
سازی و اعمال رویه واحد برای هر یک ازمذاهب خمسه البته با ارجحیت و اولویت
اکثریت فقها و علمای مذهب مربوطه.
ه) روش تحقیق
روش تحقیق به صورت
نظری و کتابخانه¬ای بوده و برای تطبیق مطالب از کتب و مجلات حقوقی مختلف،
استفاده شده است. در مقایسه عناوین سعی شده نظریات علمای حقوق و فقها بیان
گردد.