تحقیق رابطه میان تصویر و اندیشه
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته هنر و گرافیک (آموزش_و_پژوهش)
مـشـخـصـات فـایـل
عـنـوان تـحـقـیـق : رابطه میان تصویر و اندیشه
فـرمـت فـایـل : word
تـعـداد صـفـحـات : 54
مـنـاسـب جـهـت ارائـه تـحـقـیـق کـلاســی
بـخـشـی از مـتـن ایـن تـحـقـیـق :
اما اين صورت منطقي تصوير به وسيلهي خود تصوير نمي تواند منعكس شود و صرفاً هر تصويري مي تواند دال بر آن باشد، ويتگنشتاين معناي يك تصوير را «آنچه را كه يك تصوير مجسم مي دارد» تعريف مي كند (رساله 221/2) و معناي آن را متمايز از صدق و كذب آن مي داند مي گويد «آنچه را كه تصوير مجسم مي كند، آن را مستقل از درست يا نادرست بودنش و بر مبناي شكل نمايش آن مجسم مي نمايد» (رساله 22/2) و معتقد است، درستي و نادرستي تصوير نيز به واسطهي سازگاري ياناسازگاري مضمون تصوير با واقعيت تعيين مي شود (رساله 222/2) يعني بايد آن را با واقعيت مقايسه كرد تا درستي يا نادرستي آن را تعيين كنيم، بدين ترتيب تعيين پيش بيني درستي يا نادرستي تصوير را رد مي كند و مي گويد «تصوير به تنهايي نمي تواند معرف درستي يا نادرستي خود باشد» (224/2)
وينگشتاين تمايز ميان معنا و صدق و كذب گذاره را نيز در رساله مطرح مي كند زيرا طبق نظريهي تصويري اش گذاره نيز تصوير واقعيت مي باشد و معتقد است كه هر گزارهي قبل از تعيين صدق و كذب آن بايد معنايي داشته باشد يعني در تقسيم اوليه ابتدا گزاره را به معنادار و بي معنا تقسيم مي كند و بعد صدق و كذب آنها را مطرح مي كند.
وينگشتاين بعد از اينكه مطالب مربوط به تصوير را مطرح كرد به بيان ماهيت انديشه مي پردازد، اين ماهيت انديشه را در اصل سوم رساله ذكر مي كند كه معرف نحوهي گذر فلسفهي وينگشتاين از هستي شناسي به معرفت شناسي است و در آن به بيان چگونگي ارتباط و پيوند ميان جهان و انديشهي معطوف به جهان مي پردازد او در اين اصل انديشه را «تصوير منطقي واقعيتها» معرفي مي كند به عبارت ديگر «يك انديشه ، فقط وقتي انديشه است كه ساختار منطقي يك گزاره يا تصوير را داشته باشد» (هاوارد ماونس در آمدي بر رسالهي منطقي – فلسفي ، ص 159) وينگشتاين انديشه را به اين دليل تصوير عالم مي داند كه انديشه «امكان وضعي كه انديشه از آن برخاسته است…»...