تحقیق غیبت امام زمان(ع)، علل و آثار آن از دیدگاه امیرمؤمنان
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته معارف اسلامی (آموزش_و_پژوهش)
مـشـخـصـات فـایـل
مـوضـوع تـحـقـیـق : غیبت امام زمان(ع)، علل و آثار آن از دیدگاه امیرمؤمنان
فـرمـت فـایـل : Word ( قابل ویرایش )
تـعداد صـفـحـات : 148
قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی
بـخـشـی از مـتـن ایـن تـحـقـیـق :
اگر چه در تمامى اديان و مكاتب اعم از الهى و غير الهى در زمينه ظهور مصلح و منجى جهان كم و بيش مطالبى به چشم مىخورد؛ ولى براساس دليلهاى متقن و معيارهاى درستى كه وجود دارد اين حقيقت به اثبات رسيده است كه كاملترين و قابل اعتمادترين اطلاعات در مورد شخصيت و ابعاد گوناگون زندگى موعود جهانى نظير: تولد، غيبت، ظهور، حكومت و... در مجموعه روايات اهل بيت(ع) ارائه شده است. با توجه به اين حقيقت در مقاله حاضر تلاش مىشود تا مسئله غيبت منجى عالم بشريت و علل و آثارش با توجه به مجموعه كلمات و رهنمودهاى حضرت على(ع) به اختصار مورد بررسى قرار گيرد.
1- غيبت امام مهدى(ع(
امام علىبن ابىطالب(ع) مسئله غيبت حضرت مهدى(ع) را با زمينهسازى حساب شده و منسجمى در چند مرحله مطرح مىكنند و كاملاً روشن است كه اين كار به صورت تصادفى انجام نگرفته است بلكه با توجه به ظرفيت و كشش فكرى افراد و شيوههاى صحيح آموزشى و همينطور با در نظر گرفتن سير طبيعى و خارجى وقايعى كه در آينده پيش خواهد آمد به تبيين و تشريح امور پرداختهاند. در يك مرحله پس از تصريح به ضرورت وجود حجت الهى در روى زمين و بلكه كل نظام عالم هستى مىفرمايند:
هرگز زمين از حجت الهى كه با دليل و برهان براى حاكميت بخشيدن به احكام و ارزشهاى دينى قيام مىنمايد خالى نخواهد بود و حجت خداوند عالم يا به صورت شناخته شده و آشكار [مثل يازده امام(ع)، در ميان مردم زندگى مىكند] يا [در اثر فراهم نبودن شرايط مناسب] بهطور پنهان و ناشناخته به سر مىبرد.1
در روايت ديگرى امام على(ع)، پس از اشاره به ضرورت وجود امام معصوم در روى زمين و تبيين مسؤوليتهاى او مىفرمايند:
حجت خدا، گاهى به صورت علنى به طورى كه همه او را مىشناسند در ميان مردم حضور دارد؛ امّا زمام امور را به جهت فراهم نبودن شرايط در دست ندارد. گاهى نيز حجت الهى روى مصالحى به اراده خداوند متعال از ديده مردم غايب است. در چنين مواقعى آنها در انتظار حجج الهى بهسر مىبرند. توجه به اين نكته ضرورى است كه در دوران غيبت گرچه جسم امام(ع) به علت وجود خطرات و يا مصالح ديگرى از ديده مردم نهان است ولى دانش او براى مردم مخفى نيست (همه از آن اطلاع دارند) و آداب و احكام و تعاليمش در قلب و جان انسانهاى مؤمن استوار و پابرجاست و مردم بر اساس تعاليم و رهنمودهاى او زندگى مىكنند.2
در مرحله بعد، اميرالمؤمنين(ع) ضمن معرفى آخرين حجت الهى اصل مسئله غيبت آن حضرت را بيان مىكنند. از «اصبغ بن نباته» نقل شده است كه مىگويد:
روزى به حضور علىبنابىطالب(ع) رسيدم آن حضرت را غرق در انديشه ديدم در حالى كه از اين وضع بسيار متعجب بودم [چون حضرت را هرگز در آن حال نديده بودم] عرض كردم: يا اميرالمؤمنين مگر اتفاقى افتاده است كه اينگونه نگران و غرق در درياى تفكّر به نظر مىرسيد؟
حضرت على(ع)، در پاسخ فرمودند: درباره فرزندى كه بعدها از نسل من به دنيا خواهد آمد فكر مىكنم. او يازدهمين فرزند من است. او مهدى ما اهل بيت است كه زمين را پس از پر گشتن از ظلم و ستم و تباهى با عدل و داد پر خواهد ساخت. امّا پيش از آن براى او يك دوره غيبتى هست كه عده زيادى از مردم در اين دوره از حق و صراط مستقيم منحرف مىشوند.3
در گام بعدى على(ع) به طولانى بودن دوره غيبت امام عصر(ع) و مشكلات و گرفتاريهاى آن مىپردازند. به عنوان نمونه در يك مورد مىفرمايند:
در دوره غيبت امام غايب مردم از حدود و چارچوب احكام شرع خارج خواهند شد و بسيارى از آنها گمان خواهند كرد كه حجت الهى از دنيا رفته و امامت پايان پذيرفته است ولى سوگند به خدا در چنين دورهاى حجت خدا در بين مردم و در كوچه و بازار آنها در حال رفت و آمد خواهد بود و وى حرفهاى مردم را خواهد شنيد... او مردم را خواهد ديد ولى آنها تا زمان معينى كه خداوند مقرر كرده است قادر به ديدن آن حضرت نخواهند بود ...