خلاصه کتاب ضیافت
بخشی از کتاب ضیافت:
«و آنگاه دیوتیما گفت: گوش کن، سقراط. عشق چنین است که انسان در جستجوی نیمه گمشده خویش نیست، مگر آنکه آن نیمه، خیر باشد. انسانها حاضرند دست و پای خود را قطع کنند اگر این اعضا را شر بدانند. زیرا هر کس نه آنچه را که از آن خود اوست، بلکه آنچه را که خیر است دوست میدارد، مگر آنکه خیر را از آن خود بداند. پس عشق چیزی نیست جز میل به داشتن خیر، برای همیشه. و از آنجا که عشق همواره خواهان خیر است، ناگزیر خواهان جاودانگی نیز هست. از این روست که عشق میل به زایش در زیبایی است، چه در تن و چه در روان.
و چون چنین است، ای دوست من، راه عشق این است که نخست باید به زیباییهای تن روی آورد، و سپس درک کرد که زیبایی در هر تنی همان است که در تن دیگر، و نادانی است اگر کسی زیبایی را تنها در یک تن بجوید. پس از آن باید به زیبایی روح که والاتر است روی آورد، و از آنجا به زیبایی دانشها، تا سرانجام به آن دانش یگانه برسد که جز شناخت زیبایی مطلق نیست. آیا میدانی، ای سقراط عزیز، اگر چیزی هست که به خاطرش زندگی ارزش زیستن داشته باشد، دیدن آن زیبایی مطلق است.»
تعداد مشاهده: 51 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 16
حجم فایل:0 کیلوبایت