این فایل در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و استفاده میباشد
چكيده:يكي از موارد مهم قابل بحث در جامعه امروزي ارتباط تحصيلات با درآمد است كه اقتصاددانان از آن بـه عـنوان بُعد خـرد سرمايه انساني ياد ميكنند ( بُعد كلان آن نقش تحصيلات در رشد اقتصادي است) . براين اساس از ابزار متداول و مرسوم براي تخمين چنين رابطهاي يعني توابع درآمدي استفاده شد. اين توابع كه اولين بار توسط مينسر مورد توجه قرار گرفت اثر تحصيلات و تجربه كاري را بر درآمد شاغلين نشان مي دهد. اين مقاله نيز كه حاصل يك كار پژوهشي تحت همين نام مي باشد به برآورد تأثير چند متغير كه همگي نشاندهنده سرمايه انساني هستند بر روي درآمد پرداخته است. علاوه بر نتايج جزيي (شامل جنس، مكان زندگي، محل اشتغال و …) كه در مقاله آورده شدهاند، نتيجه كلي اين بود كه تأثير تحصيلات و تجربه بر درآمد افرادِ با تحصيلات و تجربه بالا نسبت به افراد با تحصيلات و تجربه كمتر، بصورت فزاينده مي باشد. يعني رابطه عكس بين تحصيلات و تجربه ( كه به نوعي تعيين كننده سرمايه انساني هستند) با درآمد وجود ندارد. لغات كليدي: سرمايه انساني، توابع درآمدي، نرخ بازده آموزش، توابع درآمدي سرمايه انساني.مقدمــه:سؤالاتي كه امروزه براي افراد جامعه بويژه جوانان درسن كار وبخصوص جوياي كار مطرح است اينست كه آيا دنبال آموزش بيشترباشند و يا سعي كنند جذب بازاركار شوند. ويا اينكه تلاش كنند جذب بخش خصوصي شوند و يا دولتي و ……. .درحقيقت آنها بدنبال كسب درآمد بيشتردرطول دوره كاري خود ميباشند وبنابراين بايد بررسي شود كه چه عواملي براين درآمدها مؤثراست و يا اينكه ساختار درآمدهاي كاري (دستمزدها) چگونه است؟براي تحليل عوامل مؤثر بردرآمدهاي كاري از ابزار مرسوم ومتداول و درعين حال مهم «توابع درآمدي» (Earning Function) استفاده ميشود. دراين توابع عوامل مهم مؤثر بردرآمدها موردبحث و تجزيه وتحليل قرارخواهند گرفت وازآن جمله است آموزش و تجربه كه درادبيات امروزي رشد اقتصادي و توابع درآمدي ازآنها بهعنوان سرمايه انساني ياد ميشود.ازآنجا كه يكي ازعوامل بسيارتأثيرگذار درتحليلهاي سرمايهگذاري آموزشي، سرمايه انساني ميباشد لذا اندك صحبتي ازسرمايه انساني نيز ضروري بهنظر ميرسد.سرمايه انساني كه عبارتست از نهادينه شدن دانش درانسان و همچنين ابعاد مختلفي نظير آموزش، بهداشت، تجربه و… را دربرميگيرد از دو بُعد قابل بررسي است. نقش سرمايه انساني دررشد اقتصادي بُعد كلان آن ميباشد. دربازده خصوصي آموزش (بُعدخرد)، جنبه درآمدي مورد بحث قرار ميگيرد و دراين موارد از توابع درآمدي كه ابزار متداول اين بررسي ميباشد، استفاده ميكنند. درحقيقت توابع درآمدي يك ابزار ساده و درعين حال انعطافپذير براي تحليل سرمايهگذاري در آموزش ميباشد.برخلاف كارهاي انجام شده توسط شولتز، دنيسون و گريليچز كه تئوري سرمايه انساني را در بهرهوري و رشد اقتصادي بكار بردند (بُعد كلان)، افرادي نظير ژاكوب مينسر، گري بكر و پيروانش يك تئوري عمومي ارائه دادند كه تمركزش برارتباط بين سرمايه انساني و درآمد نيروي كاربود (بُعد خرد).مينسر و بكر طي بيست سال هزينه هاي قابل ملاحظه سرمايهگذاري برفرد را معلوم كردند (شامل هزينه زمان)، سرمايهگذاريهاي مدرسه اي و بعدازمدرسه اي را تحليل كردند، قوانين بهينه يابي انتخاب اينچنين سرمايهگذاري را فرمولبندي كرده و نهايتاً ارتباط بين دستمزدها و شقوق متفاوت سن، شغل (حرفه) و آموزش را تخمين زدند كه درحقيقت جنبه مهم مورد بحث اين مقاله نيز انجام اين تخمين وتحليل آن ميباشد.توابع درآمدي:ارتباط بين آموزش و دستمزد يكي ازمهمترين مطالعات دراقتصاد كار ميباشد. محققين از دهة 1970 بين دستيابي به آموزش و دستمزد ارتباط مثبت ومحكمي دركشورهاي متفاوت پيدا كردند. نقطه شروع بيشتراين تحقيقات به فرمولبندي مينسر (Mincer 1974) برميگردد كه درآن سرمايه انساني نقش اصلي را بازي ميكند توابع درآمدي ابزار اصلي اين تحليل ميباشد. ازآنجائيكه هردو سرمايه انساني و فيزيكي درگيرهزينهها و درآمدهاي محتمل آينده ميشود، ممكن است يك تقارن و تناسبي بين اين دومفهوم بوجود آيد. درحقيقت سرمايه انساني تخميني از توانايي يك شخص درايجاد درآمد كاري است.تخمينهاي سرمايه انساني دراقتصاد براي تعيين پويايي درآمدهاي ناشي از اشتغال (توابع درآمدي)، تحليل توزيع درآمد، بررسي رشد اقتصادي و اندازهگيري هزينههاي اجتماعي مهاجرت بكار برده ميشوند. اما عليرغم تعريف گسترده و مشخص، دربيشترمطالعات تجربي سرمايه انساني منحصراً بوسيله سطح آموزش تخمين زده ميشود. مشكل اساسي دراين بحثها اندازهگيري سرمايه انساني و اجزاء متشكلّه آن است. موارد مهم و قابل استفاده از توابع درآمدي يكي از تحليل نرخ بازده تحصيلات و ديگري در تحليل توزيع درآمد ميباشد، و چون با بحث اصلي مقاله ارتباط چنداني ندارد از توضيح آنها خودداري ميكنيم.