این پایان نامه در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد
بخش اول: مباني نظري پژوهش
تاريخچه بهره وري
واژه بهره وري براي نخستين بار به وسيله فرانسواكنه[1] رياضيدان و اقتصاددان طرفدار مكتب فيزيوكراسي (حكومت طبيعت) به كار برده شد. «كنه» با طرح جدول اقتصادي[2]، اقتدار هر دولتي را منوط به افزايش بهره وري در بخش كشاورزي مي داند.
در سال 1883 فرانسوي ديگري به نام «ليتره»[3] بهره وري را دانش و فن توليد تعريف كرد. با شروع دوره نهضت مديريت علمي در اوايل سالهاي 1900، فردريك وينسلوتيلور[4] و فرانك و ليليان گيلبرث[5] به منظور افزايش كارايي كارگران، درباره تفسيم، كار بهبود، روش ها و تعيين زمان استاندارد، مطالعاتي را انجام دادند. بعدها كارايي را دوباره هر يك از عوامل توليد استفاده كردند. اما واژه اي كه به تدريج جنبه عمومي تر و كلي تر پيدا كرد و در ادبيات مديريت رايج گرديد، «بهره وري» بود. در سال 1950 سازمان همكاري اقتصادي اروپا[6] به طور علمي بهره وري را چنين تعريف كرد: «بهره وري حاصل كسري است كه از تقسيم مقدار يا ارزش محصول بر مقدار يا ارزش يكي از عوامل توليد به دست مي آيد. بدين لحاظ مي توان از بهره وري سرمايه، مواد اوليه و نيروي كار صحبت كرد.
سازمان بين المللي كار[7] بهره وري را چنين تعريف كرده است:
«بهره وري» عبارت است از نسبت ستاده به يكي از عوامل توليد (زمين، سرمايه، نيروي كار و مديريت). در اين تعريف «مديريت» به طور ويژه يكي از عوامل توليد در نظر گرفته شده است. نسبت توليد به هر كدام از اين عوامل معياري براي سنجش بهره وري محسوب مي شود.
در سال 1958 آژانس بهره وري اروپا[8] بهره وري را درجه و شدت استفاده موثر از هر يك از عوامل توليد تعريف كرد. همچنين اين سازمان اعلام داشت كه «بهره وري» يك نوع طرز تفكر و ديدگاهي است بر اين پايه كه هر فرد ميتواند كارها و وظايفش را هر روز بهتر از روز قبل انجام دهد. اعتقاد به بهبود بهره وري يعني داشتن ايمان راسخ به پيشرفت انسانها.
در اطلاعيه تشكيل مركز بهره وري ژاپن در سال 1955 در ارتباط با اهداف ناشي از بهبود بهره وري چنين بيان شده است:
حداكثر استفاده از منابع فيزيكي، نيروي انساني و ساير عوامل به روشهاي علمي به طوري كه بهره وري به كاهش هزينه هاي توليد، گسترش بازارها، افزايش اشتغال و بالا رفتن سطح زندگي همه آحاد ملت، منجر مي شود. «از ديد مركز بهره وري ژاپن، بهره وري يك اولويت انتخاب ملي است كه منجر به افزايش رفاه اجتماعي و كاهش فقر مي گردد. مركز بهره وري ژاپن در زمان تاسيسش در سال 1955 نهضت ملي افزايش بهره وري در اين كشور را تحت سه اصل رهنمون ساز به جلو هدايت نموده كه عبارتند از:
افزايش اشتغال، همكاري بين نيروي كار و مديريت و توزيع عادلانه و برابر ثمرههاي بهبود بهره وري در ميان مديريت نيروي كار و مصرف كنندگان.
دكتر جان كندريك و دانيل كريمر كاهش فقر مي گردد. مركز بهره وري ژاپن در زمان تاسيسش در سال 1955 نهضت ملي افزايش بهره وري در اين كشور را تحت سه اصل رهنمون ساز به طور هدايت نموده كه عبارتند از:
افزايش اشتغال، همكاري بين نيروي كار و مديريت و توزيع عادلانه و برابر ثمرههاي بهره وري در ميدان مديريت نيروي كار در مصرف كنندگان.
دكتر جان كندريك و دانيل كريمر[9]، بهره وري را در نگرشي اقتصادي يعني توليد سرانه يا ميزان ناخالصي داخلي به ازاء هر نفر ساعت كار مي دانند. در اواخر دهه 1970 و اوايل دهه 1980 مركز بهرهوري آمريكا[10] تعريف زير را ارائه داد. (25)
سود = بهرهوري * قيمت تعديل شده
تعريف لغوي بهرهوري:
قبل از توضيح در خصوص مفهوم بهره وري و نهايتا ارائه تعريفي كاربردي از اين واژه بهتر است واژه بهره وري از نظر لغوي مورد بررسي قرار گيرد.
واژه Productivity كه واژهاي است انگليسي در لغت به معناي قدرت توليد پارور و مولد بودن است. مثلا زميني كه استعداد زراعت دارد و بذر در آن نشوو نما ميكند اصطلاحاً زمين Productive يعني زميني مولد و بارور گفته مي شود مثلا افرادي در اجتماع كه ضمن داشتن توان انجام كار فاقد شغل هستند و اصطلاحاً بيكار محسوب مي شوند، افرادي Productive non- يعني افرادي غير مولد خوانده مي شوند، پس واژه Productivity در قاموس زبان انگليسي به داشتن قدرت توليد و بارآور كسي يا چيزي اطلاق مي شود.
در زبان فارسي كلمه بهره وري به عنوان معادل مصطلح شده است لغت بهرهوري كه از نظر ادبي حاصل مصدر است از واژه بهره ور مشتق شده است و كلمه بهره ور به استناد فرهنگ فارسي معين به معناي بهرهبر، سود برنده و كامياب است و نتيجتاً بهره وري در ادبيات فارسي به بهرهبري با فايده بودن، سود برندگي و كاميابي معنا شده است. چنانچه ملاحظه مي شود بين معناي لغوي كلمه Productivity در زبان انگليسي و معناي لغوي كلمه بهره وري در ادبيات فارسي تفاوت وجود دارد و برگزيدن واژه فارسي بهره وري به جاي كلمه Productivity از نظر جايگزيني آن (Applied definition) رسيد.
در برخي از متون براي واژه Productivity معادلهاي ديگري مانند راندمان، بازدهي قدرت توليد، قابليت و باروري كارآمدي، برگزيده شده است كه جملگي همين مفهوم و معنا را افاده مي كنند و هر يك ميتواند هم معنا با بهره وري به كار رود. (26).
تعريف بهرهوري
بهره وري را مي توان زائيده تعادل و روابط متقابل بين انسان، تكنولوژي (سخت و نرم افزار) مواد و انرژي وسازمانها و سيستمها دانست. رابطه متقابل بين اين عوامل توسط اطلاعات برقرار مي شود و در ميان اين عوامل انسان از بالاترين اهميت برخوردار است، زيرا نهايتاً كارآمد بودن ديگر عوامل نيز به وضعيت انسان و رفتارهاي او مرتبط مي باشد، اين نكته در نمودار زير نشان داده شدهاست. (32).
[1] - Francois Quesnay (1694-1774)
[2] - Tableau economique
[3] -Littre
[4] - fredrick w.T aylor
[5] -Frank and lillian Gilberth
[6] - OEEC
[7] -ILO
[8] -EPA
[9] - John kendrick
[10] - APC