دانلود مقاله بررسی اقلیم و معماری ایران 77 ص با فرمت word
پيشگفتار
هنرمندان ما به ويژه معماران معتقد بودند كه تقليد خوب به ابتكار بد ترجيح دارد و بدون هيچ تعصبي هميشه از پيشرفتهترين تكنيكهاي جهان از هر كجا و از هر كس كه بود بهره ميگرفتند. اما چنين نبود كه هر پديدهاي را به همان گونه كه هست بي هيچ كم وكاست بپذيرند و آنچه را كه براي كشورمان مناسب ميدانستند به گفته خودشان استرليزه ميكردند. چيزهاي زائد را ميكاستند و آنچه را كه كم داشت به آن ميافزودند و آن را چنان پرداخته و پيراسته ميكردند كه گويي هميشه ايراني بوده است. منجمله هنگامي كه يك دسته از آرياييها از شمال غرب ايران به سوي جنوب روانه شدند و چند گاهي در قفقاز و سپس در آذربايجان و كرمانشاه نشيمن داشتند و در پايان خود را به خوزستان و فارس رساندند و نام خود را به اين استان دادند، با خود معماري مرسوم شمال را به جنوب آوردند و در خوزستان ساختمانهايي را بنياد كردند كه در شمال پرداخته شده بود. پيداست چنين ساختمانهاي سردسيري هرگز به كار گرمسير نميآمد. آپادانا در در شوش كه بنيادش بر پايههاي باربر سنگي بود با اسپريهاي (ديوارهاي جدا كننده) خشتي به بسترهاي دست كم 5 متر پوشاندند و به اين ترتيب از نفوذ گرماي سوزنده به درون ساختمان پيشگيري كردند. اين كار را پنامسازي ميگفتند. پنام كه درست در برابر عايق است چه عايق حرارتي و چه صوتي و چه رطوبتي، هميشه در كنار معماري ايران يكي از كاراترين تدبيرها بوده است. مثلاً در خانههاي كاشان، يزد، جهرم و ديگر شهرستانها و روستاهايي كه در تابستان به شدت گرم و در زمستان سرد بود، به ياري اين پنامها، زيستگاهي بسيار مناسب فراهم ميآورند. مثلاً در يك خانه يزدي ميان در و پنجرهها را تيغهاي به عرض 13/0 عمق 6/0 و ارتفاع نزديك به 5 متر ميگذاشتند.