رهبری عبارتست از ایجاد شرایطی که در آن شرایط قادر باشند دیگران را به گونه ای به کار گیرند که هم آنها به آسایش و رفاه دست یابند و هم سازمان به اهداف خود برسد.
برخی معتقدند که امروزه نقش رهبران در مدیریت سازمانها نقش نگرشی است.
یک رهبر راهبردی کسی است که اهداف را بیان نماید و رویه های رسیدن به آن اهداف را نشان دهد.
رهبري توانايي اعمال نفوذ بر گروه، در جهت تأمين اهداف و جهت دادن به افراد است.
رهبري هنر نفوذ در ديگران؛ يعني تاثيرگذاري بر افراد در انجام وظايفشان باميل و علاقه است.
رهبري فراگرد نفوذ اجتماعي است كه در آن رهبر مشاركت داوطلبانه كاركنان را در تلاش براي كسب هدفهاي سازماني طلب ميكند.
رهبر شخصي است كه مؤثرترين تغيير را در عملكرد گروه پديد مي آورد.
اهمیت هدایت به حدی است که برخی از صاحب نظران علم مدیریت‘ موفقیت هر مدیر را در گرو توان وی در هدایت نیروی انسانی می دانند.با این تاکید مدیریت عبارتست از انجام کار به وسیله دیگران برای تحقق اهداف مورد نظر.
شیوه های رهبری به شدت تحت تاثیر محیط فرهنگی جوامع قرار دارد به طوری که میتوان گفت:(شیوه های رهبری و مدیریت ) در هر تمدن جلوه ای از ساخت فرهنگ آن تمدن است.
رهبری به نفوذ در افراد و جهت دادن به آنچه مقصود رهبر است اطلاق میگردد.
رهبران به افراد و از طریق افراد کار می کنندو در تمام سطوح سازمان وجود دارند.
•نشانه سازمانهاي رهبري شده سرعت تحولات آن است.
•نشانه رهبري وجود پيرو ميباشد.
•رهبر بي پيرو آوايي در برهوت است.
•رهبرسازمان در بيشتر مواقع يك نفر و يا يك گروه اندك هستند.