دانلود تحقیق تأثير يهوديان در شكل گيري رويدادهاي مهم سياسي نيم قرن اول هجري ۴۳ ص فرمت WORD
مهمترين مسأله در بررسي يهوديان در مسائل سياسي نيم قرن اول هجري، فعاليت آنها به عنوان گروه هاي فشار حاميان و مشاور خلفا و توطئه گران سياسي قابل بررسي است.
هدف يهوديان به دست گرفتن قدرت و حكومت نبود بلكه مي خواستند به حكومتگران تأثير بگذارند در اصطلاح سياسي به اين گروه ها «گروه هاي فشار» و«ذينفع» يا «لابي» گفته مي شود. اين گروه ها تشكيلاتي غيرسياسي هستند كه هدفشان گرفتن قدرت و اعمال قدرت نيست بلكه در حال كه خارج از قدرت باقي ميمانند، آن را متأثر ميسازند و بر آن فشار وارد مي كنند. گروه هاي فشار جامعه اسلامي در نيم قرن اول هجري از نظر نيرو، اندازه، ميزان نفوذ و تأثير و منافعشان متفاوت بودند. اما يكي از مهمترين آنها يهوديان تازه مسلمان بودند. آنها مي كوشيدند تا براي پيش برد منافع خود بر حكومت تأثير بگذارند.
توجه: افكار عمومي در نظام سياسي صدر اسلام از جمله مسائلي بود كه يهوديان تازه مسلمان در نظر داشتند و با اثر گذاران بر افكار عمومي خصوصاً از طريق قصاص، غيرمستقيم بر حكومت ابوبكر، عمر و عثمان و امويان تأثير گذاردند. آنها اين كار را از طريق تبليغات دروغين توسعه دادند.
دو مسأله در بررسي رابطه اين افراد با نظام سياسي وقت قابل بررسي است يكي ميزان نفوذي كه آنها بر تصميم گزيدگان اعمال كردند و دوم شيوه هاي اعمال اين نفوذ و جهت گيري آن.
اين دو مسأله در موفقيت آنها براي نفوذ بر تصميم گيرندگان سياسي اهميت بسياري داشت. در اين زمينه منابعي كه آنها در اختيار داشتند اين امكان را برايشان ميسر مي كرد كه تأثيري بر فرايند تصميم گيري بگذارند. يك عاملي يا منبع مهم براي آن اين بود كه خواسته هاي آنها با ارزش هاي مسلط جامعه هماهنگ بود و حداقل در تعارض با آن نبود.
ماهيت نظام سياسي حاكم پس از رحلت پيامبر(ص) و نوع تصميمات سياسي كه در هر مرحله فرايند سياسي گرفته مي شد از نگرش ها، ارزش ها، ايدئولوژي ها و الگوي رفتاري جامعه متأثر بود. و فرهنگ مهمترين گزينه اي بود كه زندگي سياسي را شكل مي داد. وفاداري مذهبي، قومي، محلي، تعهد نسبت به ارزش ها يا نهادهاي ديگر و… همه نقش مهمي در رفتارهاي سياسي افراد داشت. يهوديان با تبليغات و حربه اي خاص فرهنگي و پتانسيل جامعه عرب در پذيرش افكار جاهلي و بازگشت به برخي از آداب و رسوم جاهليت، به عنوان الگوي جامعه جديد، نفوذ سياسي خود را بر دستگاه خلافت تقويت كردند و ارزش هاي جامعه را به سمت قوم محوري، تعصب، بي تفاوتي، قصه گويي، عامه گويي، سنت ستيزي و ا جتهاد محوري هدايت كردند و تأثير مهمي بر فرهنگ سياسي داشتند.
فرهنگ سياسي نشان دهنده سطح آگاهي و اداراك طبقاتي مختلف، گروه هاي اجتماعي و افراد از قدرت و سياست بود و در شكل گيري و عملكرد حكومت وقت مؤثر بود. و نظام هاي ارزشي نقش مهمي در رفتار سياسي داشت.