تورم يعني افزايش عمومي قيمتها. هرگاه ميانگين (وزني) قيمت كالاها و خدمات مصرفي بين پارسال و امسال مثلا 17درصد افزايش يافته باشد، ميگوييم طي سال گذشته 17درصد تورم داشتهايم. ركود اقتصادي يعني پديد آمدن شرايطي كه در آن نرخ رشد توليد داخلي كند و كاهنده است، كارخانهها با ظرفيت اضافي و بدون استفاده دست به گريبانند، نرخ بيكاري بالا است و به زبان سادهتر، بازارها كسادند. وجود همزمان اين دو «بيماري»، شرايط دشوار و پيچيدهاي پديد ميآورد كه «ركود تورمي» ناميده ميشود و درمان سادهاي هم ندارد، ضمن آن كه در بهترين حالت و با خردمندانهترين سياستها، طول دوره درمان آن چندان كوتاه نيست.
تا قبل از دهه 1970ميلادي، اقتصادهاي سرمايهداري در هر زمان، معمولا فقط با يكي از دو نوع بيماري پيش گفته مواجه ميشدند. يعني يا با ركود اقتصادي با مشخصاتي كه ذكر شد، دست به گريبان بودند يا گرفتار امواج تورمي ميشدند. دورههاي تورمي (كه در كشورهاي پيشرفته معمولا خفيف بودند) نوعا با افزايش توليد داخلي، كاهش نرخ بيكاري و استفاده بالا از ظرفيت توليد همراه بودند، هرچند كه به تدريج و با شتابگرفتن نرخ تورم، آثار مثبت آنها تخفيف و پيآمدهاي مخرب آنها تشديد ميشد. در مقابل، دورههاي ركود كاهش نرخ رشد سرمايهگذاري و توليد، تنزل يا ثبات قيمتها و كسادي بازار را به همراه ميآوردند. (در اينجا دورههاي تورم لجامگسيخته و ويرانگر مدنظر نيستند).
اقتصاددانان براي هريك از اين دو بيماري، درمانهاي كم و بيش سادهاي داشتند كه عمدتا بر اساس نظريه كينز، اقتصاددان شهير انگليسي، مبتني بود. ركود و كسادي، ناشي از كمبود تقاضاي موثر دانسته ميشد و درمان آن هم نيازمند سياستهاي پولي و مالي انبساطي بود. دولت هزينههاي عمراني را افزايش ميداد، از مالياتها ميكاست و با خرج كردن بيش از درآمدهايش (سياست كسر بودجه آگاهانه) تقاضاي موثر را افزايش ميداد (مجموعه اين اقدامات كه از طريق بودجه دولتها انجام ميگيرد، سياستهاي مالي ناميده ميشود). در همين حال، بانك مركزي نيز با افزايش حجم پول و نقدينگي در گردش و كاهش نرخ بهره، سياست انبساطي پولي را به اجرا ميگذاشت كه با افزايش سرمايهگذاري و مصرف، تقاضاي كل را بالا ميبرد و ركود و كسادي را تخفيف ميداد، تورم گرچه ممكن بود دلايل پيدايش آن متفاوت باشد و در نتيجه اقدامات تكميلي ديگري را نيز ضروري سازد، اما درمان آن در هر حال نيازمند سياستهاي پولي و مالي انقباضي بود. كنترل حجم نقدينگي، افزايش نرخ بهره، افزايش مالياتها، كنترل هزينههاي دولت و بودجه بدون كسري (يا حتي داراي مازاد) از جمله اين تدابير به شمار ميرفتند كه با كاستن از تقاضاي كل، تورم را كاهش ميدادند.
فهرست :
پیش گفتار
تورم چیست
انواع تورم
راه های مبارزه با تورم
تورم چه تاثیری بر نظام کل کشور دارد
مبانی نظری رکود تورمی
رکود تورمی چیست و فرآیندهفت مرحله ای رکود تورمی
تحلیل رکود تورمی از دیدگاه مکاتب مختلف
تجربه سایر کشورهادر مواجهه با شرایط رکود تورمی
رکود تورمی و ويژگي هاي آن
عوامل موثر در بروز رکود تورمی
رکود تورمی و راهکارهای مقابله با آن
تحلیل پدیده رکود تورمی و عوامل ایجاد آن در اقتصاد ایران
رکود تورمي در اقتصاد ايران
نژاد؛ رکود بخشی
رویکرد کینزی برای مقابله با بحران
راهکار برای خروج ار رکود تورمی
رکود تورمي و تکرار اشتباهات تکراري
نا گفته ها و چند پرسش
طرحی برای درمان ریشه ای رکود تورمی
راهکارها
جمع بندی ، نتیجه گیری و پیشنهادها
منابع و مآخذ