PDF کتاب رمان مادر نویسنده ماکسیم گورکی با ترجمه علی اصغر سروش
نیلوونا (مادر)، زنی است که خواندن و نوشتن نمیداند، از شوهرش کتک میخورد، هم همسر یک کارگر است و هم مادر یک کارگر دیگر، که خود آنها قربانیان هیولای آهنین (کارخانه) هستند
قسمتی از متن کتاب مادر
توو دنیا کسی هست که تا به حال به او اهانتی نشده باشه؟!
به خود من آنقدر تا به حال اهانت شده که دیگه از توهین کسی نمی رنجم.
رنجیدن مانع از این میشه که آدم کارش رو انجام بده و اگه آدم بخواد دنبال قضیه رو بگیره وقتش تلف میشه. زندگی همینه دیگه
من اول ها از توهین مردم خیلی اوقاتم تلخ میشد ولی بعداً که خوب فکرش رو کردم دیدم که همهٔ اونها دل شکسته اند و یه جایی تو زندگیشون زخم خوردن
هرکس میترسه که از همسایه اش تو سری بخوره به همین جهت سعی داره که دست پیش بگیره تا پس نیفته .