از مقدمه شفق می گوید: می گویی عرق نخورم؟ پس چکار کنم؟ ببین من بارها گفته ام. من این روزها را دارم زیادی زندگی می کنم. زندگی من باید همان یازده سال پیش تمام می شد. نگذاشتم... من زندگی می کنم. البته عرق خوردن هنری نیست، اما چه عیبی دارد یکی زندگیش را این جوری بگذراند؟ هان؟ چه بدی دارد؟ شفق می گوید: من هرچی می خواسته ام ببینم دیده ام. تا آنجایی که می توانسته ام کار کرده ام، درس خواندم، معلم شدم. وقتی احساس کردم میتوانم کاری کنم، سیاسی شدم. می خواستم نقطه ای بشوم تو تاریخ اما نمی دانستم که اگر هم بشوم نقطه ای می شوم از چیزی که سراپا گه است...
#نسخه_الکترونیکی_کمک_در_کاهش_تولید_کاغذ_است. #اگر_مالک_یا_ناشر_فایل_هستید، با ثبت نام در سایت محصول را به سبدکاربری خود منتقل و درآمدفروش آن را دریافت نمایید.
تعداد مشاهده: 118 مشاهده
فرمت محصول دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 186
حجم محصول:0 کیلوبایت